English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8545 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing, storage, delivery U تخلیه
landing, storage, delivery U نگهداری
landing, storage, delivery U تحویل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landing U پاگردان
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U اسکله
landing U پاگرد
landing U نشستن هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U ورود به خشکی
landing U ورود بخشکی
landing U فرود
landing U فرودگاه هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
delivery U مرسوله
delivery U تحویل کالا دادن
delivery U محموله
take delivery of U تحویل گرفتن
available for delivery <adj.> U قابل ارسال
p delivery U زاییمان پیش ازموعدطبیعی
delivery U کالای ارسال شده
delivery U کالای ارسالی
possible of delivery U مقدورالتسلیم
take delivery of U قبض کردن اقباض
delivery U دریافت
delivery U نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery U فروریختن گلوله
delivery U انتقال دادن
delivery U پرتاب گلوله
delivery U حمل بار
delivery U تسلیم
delivery U فراغت اززایمان
delivery U رهایی
delivery U تحویل
delivery U پرتاب توپ
delivery U توپ پرتاب شده
To take delivery of something. U چیزی را تحویل گرفتن
delivery U تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
delivery U قبض و اقباض تحویل
landing approach U مسیر تقرب
landing angle U زاویه فرود
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing U فرودهوایی
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
landing area U منطقه فرود
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach U ساحل پیاده شدن
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing U فرود از راه هوا
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
landing window U پنجرهفرود
landing deck U غرشهفرود
landing stage U حملباقایق
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing order U اجازه تخلیه بار
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
forced landing U فرود اجباری هواپیما
forced landing U فرود اجباری
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
instrument landing U فرود کور
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing field U فرودگاه
administrative landing U پیاده شدن اداری
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing strip U باند فرود
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U منطقه فرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing weight U وزن فرود
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing spot U نقطه فرود
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
night landing U فرود شبانه
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فرود
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
soft landing U فرود نرم
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing craft U کرجی ساحلی
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
landing slab U تاوه پاگرد
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing order U دستورتخلیه بار
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing mat U باند فرود اضطراری
landing gear U ارابه فرود
landing light U چراغ فرود
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing hill U تپه فرود
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing party U گروه اب خاکی
landing place U فرودگاه اسکله
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing site U پایگاه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing site U محل فرود
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
delivery order U دستورحمل
delivery order U حواله تحویل
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
delivery free U تحویل رایگان
delivery order U دستور تحویل کالا
delivery forecast U پیش بینی وضع تولید
delivery notice U اعلامیه تحویل
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
delivery note U حواله تحویل
delivery leadtime U زمان تحویل اولین قسمت وسایل
delivery free U حمل مجانی
delivery groups U گروه معروف پیام
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
delivery leadtime U زمان تحویل اولین پارتی وسایل
period of delivery U دوره تحویل
give delivery U اقباض
delivery ramp U شیبرساندنوسائل
delivery entrance U ورودیحامل
general delivery U بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
general delivery U پست رستانت
taking delivery U تسلم
forward delivery U تحویل به وعده
forward delivery U تحویل دراینده
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
delivery valve U سوپاپ تحویل
delivery side U سمت تحویل
delivery speed U سرعت تحویل
delivery table U میز تحویل
delivery terms U شرایط تحویل
delivery terms U نحوه تحویل
delivery to the home U تحویل در خانه
pump delivery U خروجی پمپ
prompt delivery U تحویل فوری
give delivery U به قبض دادن
delivery error U اشتباه در تیراندازی
delivery date U تاریخ تحویل
When do you take delivery of yourcar ? U اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
air delivery U حمل ونقل از راه هوا
rug delivery U [جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
cash on delivery U فروش نقدی
cash on delivery U پرداخت هنگام تحویل
delivery [of a pump] U مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] U مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
smooth delivery U تحویل بی اشکال
air delivery U نقل وانتقال از راه هوا
air delivery U نقل و انتقال هوایی
aerial delivery U پرتاب از راه هوا
delivery cannel U نهر انحرافی
delivery car U واگن تحویل دهنده
special delivery U پست سفارشی
recorded delivery U تحویل سفارشی
recorded delivery U ارسال بصورت سفارشی
delivery channel U نهر فرعی یا نهر ابگیر
aerial delivery U پرتاب هوایی
cargo delivery U تحویل بار
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
landing craft raiding U قایق هجومی
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
deck landing aid U کمکهای فرود
front landing gear U ترمزجلوییفرود
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
main landing gear U ترمزاصلیفرود
nose landing gear U ترمزفروددماغه
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
to be available for delivery at short notice U بلافاصله قابل تحویل بودن
Payment on delivery of goods. U پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
theft, pilferage, non delivery U سرقت
theft, pilferage, non delivery U دله دزدی
theft, pilferage, non delivery U عدم تحویل
variable delivery pump U پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history Forum search
3ترجمه كلمه زايش به انگليسي مثلا زن توانايي زايش دارد
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com